شماری از مقامات عراقی جهت سرپوش نهادن بر شکست فوق از کم اهمیت دادن این واقعه سخن راندهاند، با این حال وسعت بزرگ استان الانبار به عنوان بزرگترین استان عراق و شهر رمادی بسان مرکز آن تحولی شگرف در عرصه میدانی تلقی میشود.
ماهها محاصره رمادی و در نهایت سقوط این شهر حاوی نکات مهمی است که عدم توجه بدانها در آینده نیز پیامدهای سنگینی را متوجه دولت مرکزی بغداد خواهد کرد، امری که ممکن است در پایان به تجزیه عراق واحد منجر گردد.
جهت درک بهتر سیر تحولات عراق و عبرت هایی که باید از سقوط رمادی گرفت، نکات زیر را مورد بررسی قرار میدهیم:
الف) سرمایه گذاری بر نیروهای مردمی: فتح تکریت را میتوان بزرگترین موفقیت میدانی دولت حیدر العبادی دانست.
تحلیل و برآورد نبرد تکریت نشان از حضور فعال گروه های شبه نظامی مردمی در تحقق آن پیروزی خطیر دارد، امری که در ماهها محاصره رمادی و در کل در استان الانبار شاهد آن نبودیم.
به واقع فشارهای فزاینده شماری از قدرت های اروپایی و به ویژه ایالات متحده و ابزار نگرانی آنها از رشد و توسعه جریان های شبه نظامی نزدیک به ایران نظیر عصائب اهل حق، سپاه بدر، لشکر ابالفضل العباس و ... که نقش موثری در پیروزی دولت بغداد بر تروریست های تکفیری ایفا نمودند عاملی جهت عدم مشارکت آنها در ادامه نبردها علیه داعشی ها شد.
ب) اتکا به ایالات متحده: دولت ایالات متحده همواره و در طول 12 سال گذشته خود را به عنوان بزرگترین متحد عراقیها معرفی نموده است.
نفوذ فزاینده ایران در عراق و روی کار آمدن جریان های نزدیک به محور مقاومت در این کشور نگرانی دو چندان واشنگتن را در سال های اخیر فراهم نموده است، لذا استراتژیست های این کشور جهت مقابله با نفوذ ایران و دستیابی به مقاصد خویش پروژه قدیمی خاورمیانه بزرگ را احیا نمودهاند، پروژه ای که راه حل رفع مشکلات منطقه را در تجزیه آن مییابد.
از همین رو ایالات متحده جهت تضعیف دولت مقتدر به رهبری شیعیان در عراق به گفتگوی مستقیم با سنیها و کردها پرداخته و عملاً شرایط برای گسست هر چه بیشتر در این کشور را فراهم نمودند.
ج) ارتقای مناسبات محور مقاومت: نگاهی به تحولات منطقه خاورمیانه و چالش های آن حاکی از وجود حلقه ای به نام محورمقاومت در برابر جریان های سازش کار منطقه ای است.
حلقه فوق از تهران آغاز شده و پس از عبور از بغداد و دمشق به بیروت منتهی میشود. پیروزی جریان انصارالله در یمن بر قدرت جریان مقاومت افزوده است.
تجربه سالها حکمرانی عراقیها پس از سقوط صدام حسین سرشار از سنگ اندازی های برخی همسایگان جهت ممانعت از برقراری ثبات و امنیت در عراق بوده است.
عربستان سعودی، اردن، قطر، و ترکیه در کنار برخی شیوخ خلیج فارس با نگرانی به تحولات منطقه نگریسته و از قدرت یابی جریان مقاومت و ایران در هراس اند، لذا سرمایه گذاری عظیمی را جهت به شکست کشاندن عراقی مستقل و امن کردهاند.
فارغ از ناکامی های گذشته به نظر میرسد مقامات عراقی دوباره در مسیر صحیح قرار گرفتهاند.
گواه این ادعا حرکت نیروهای حشد الشعبی در قالب لشگری 60 هزار نفره به سوی الرمادی به درخواست نخست وزیر عراق است.
تجربه نبرد صلاح الدین نشان داد تنها راهبرد موفق برای مقابله با داعش استفاده از ظرفیت بسیج مردمی است، راهبردی که قبل از آن در سوریه و هشت سال دفاع مقدس توانسته است فتوحات بسیاری بهدست آورد و استقلال این کشورها را حفظ نماید.